مسافرم...
همچین پاتکی ام کرد که نفهمیدم ازکجاخوردم.چقد سخته که عزیزترینت بهت بخنده به عقایدت بخنده ومسخرت کنه...
به یکی دیگه ام گفتم ،با کراهت بهم گفت" اه اه چیه بابا اونجا پرازخاکه وهواشم که افتضاحه".....اصلا انگارنه انگار که یه روزی یه سری جوون به خاطر همین بشر سروتن ودست وپاشونوجاگذاشتن همونجا...
خیلی دلم گرفته بیشتر بخاطر عزیزام که نمیفهمن منو.......
دراین زمانه ی بی های وهوی لال پرست
خوشا به حال کلاغان قیل وقال پرست
چگونه شرح دهم لحظه لحظه ی خود را
برای این همه ناباورخیال پرست
به شب نشینی خرچنگهای مردابی
چگونه رقص کند ماهی زلال پرست
رسیده ها چه غریب ونچیده می افتند
به پای هرزه علفهای کال پرست
هنوز زنده ام وزنده بودنم خاریست
به تنگ چشمی مردم زوال پرست
(چه خوب گفته محمدعلی بهمنی)